سرویس ورزش مشرق- «زینالدین زیدان» به عنوان یکی از موفقترین انسانها در عرصه ورزش فوتبال که هم سلطان بیمثال مستطیل سبز در دوران بازیگری خود بود و هم فاتح جامهای متعدد در طی دوران مربیگریاش در رئال مادرید، به همراه «فلورنتینو پرز» پروژه خرید «کیلیان امباپه» را از «مونت کارلو»یِ فرانسه کلید زد. اما به راستی چه رازی در این قضیه نهفته بود که کاریزماتیکترین مربی حال حاضر جهان و یکی از قدرتمندترین مدیران باشگاهی جهان -به رغم میل باطنیشان- نخواستند که «کیلیان امباپه» به عنوان یک پدیده که بسیار هم متمایل به آمدن به جمع مادریدیها بود را به لیست بازیکنانشان بیافزایند؟
وقتی خبر انتقال قرضی «کیلیان امباپه» ستاره درخشان «موناکو»ی فرانسه به رقیب دیرینهاش «پاریسن ژرمن» تبدیل به تیتر یک وبسایتها و خبرگزاریهای جهان شد، همگان شوکه شدند؛ علت این بود که اولا معمولا یک تیم خیلی به سختی به تیم رقیب بازیکن میفروشد و دوما زیدان و مدیران باشگاه رئال مادرید مدتها بود که بر روی پروژه خرید این ستاره مستعد فرانسوی کار کرده بودند و ورود وی به جمع مادریدیها تقریبا مسجل مینمود. رسانههای حامی رئال مادرید هم این خبر را به عنوان یک خبر بد تلقی کردند.
حقیقت موضوع، به استراتژی کنونی رئال مادرید بر میگردد. سطح کلان فکری این تیم که شامل تصمیمسازان اعم از مدیران و مربیان باشگاه میشود، به این نقطه نظر رسیدهاند که هم از ترکیبی کامل در زمین برخوردارند و هم نیمکتی طلایی دارند. شاید اینطور به نظر برسد که مادریدیها «آلوارو موراتا» و «خامس رودریگز» را به قصد باز شدن جا برای امباپه فروختند اما در واقع، این اعتماد بنفس منطقا صحیح رئال مادرید بود که نیازی به وجود آنها در ترکیب ندید.
اکنون بدون هر گونه پیشداوری و با نگاه به کارنامه عملکرد این تیم اسپانیایی، میتوان آن را قویترین باشگاه حال حاضر فوتبال جهان دانست. باشگاهی که مدیر آن پیوسته به دنبال کهکشانیها بوده و برای خرید امباپه هم خیلی مشتاق بود اما رای این مدیر یکدنده را همان کسی تغییر داد که یک زمانی در ضیافت شام «مراسم جوایز لاروس» در سال 2001 به او گفت: «میخواهی در رئال مادرید بازی کنی؟» و او هم پاسخ مثبت داده بود. آری، زیدان بزرگ مردی است که با بهترین صرفهجوییها، رئال مادرید را به این جایگاه رسانده است. او، استعدادی چون «رافائل واران» را به رئال مادرید آورد که در حال حاضر یکی از بهترین مدافعین میانی جهان است.
مگر میشود تاثیرگذاری او در زمان «کارلو آنچلوتی» در خرید «ایسکو» که چمدانهایش را به قصد منچسترسیتی بسته بود را فراموش کرد. آری، خریدهایی با مناسبترین قیمت و با بیشترین بازدهی. حالا بشمارید بقیه را شامل وینیسیوس (نابغه برزیلی فلامینگو)، سبایوس، مارکوس یورنته، وایخو، تئو هرناندز، مارتین اودگارد (نابغه نروژی)، و در نهایت سوگلی کنونی تیم «مارکو آسنسیو» را.
کلیپی از «آسنسیو»؛ بهترین استعداد حال حاضر رئال مادرید
رئال مادرید، برای فسخ قرارداد آسنسیو، رقم 350 میلیون یورو را تعیین کرده است و این یعنی اینکه ارزش این نابغه جوان برایش از امباپه و امثال او بسیار بیشتر است. امباپه همان نوجوانی بود که در سال 2012 به مدت یک هفته در زمین والدیباس (زمین تمرین رئال مادرید) تمرین کرد؛ اسطورهاش «کریستیانو رونالدو» بود و تمامی تصاویر او بر دیوار اتاقاش نصب بود. یک روز در همان سالها به «فرانس فوتبال» گفت: آرزویم این است که آنقدر خوب بازی کنم که با افتخار برای باشگاه رئال مادرید توپ بزنم. اگر فقط مسئله فوتبال بود و مجبور نبودم که کشور و فرهنگام را موقتا تغییر دهم، خیلی زودتر از اینها وارد باشگاه رئال مادرید میشدم. من هرگز نمیتوانم آن 4 کهکشانی طلایی (زیدان، فیگو، بکهام، و رونالدو نازاریو) آن سالهای رئال مادرید را فراموش کنم. آنها منبع الهام برای حرفهای شدن من بودند.
«ویلفرید امباپه» پدر امباپه قضیه را اینگونه تعریف میکند: «وقتی در سال 2013، زیدان به عنوان دستیار آنچلوتی در رئال مادرید منصوب شد، به ما نزدیک شد و خواست که کیلیان را به «فابریکا» (آکادمی جوانان رئال مادرید) بیاورم. این کار انجام شد اما متوجه شدم که سر زیدان آنقدر شلوغ است که نمیتواند به استعداد ناب پسرم رسیدگی کند. کاش آن زمان آنقدر به او توجه میکرد که همانجا شیفته رئال مادرید میشدیم». اما فارغ این روایت، رئال مادرید پس از گذشت 4 سال از آن زمان، این قدرت را داشت که پدر امباپه را برای کوچ وی به جمع سفیدها قانع کند. جوان 18 ساله شیفته رئال مادرید است و پدرش هم همینطور.
آن طور که مشخص است، اصلیترین شرط رئال مادرید برای امباپه این بود که یک فصل در موناکو توپ بزند و سپس به غول اسپانیایی بپیوندد. مدیران رئال برای فروش «گرت بیل» بر روی منچستر یونایتد حساب باز کرده بودند و منچستر هم آماده بود اما این بیل بود که در مورد رفتن یا نرفتن در تردید به سر میبرد و نهایتا هم حداقل برای یک فصل، تصمیم به ماندن در مادرید گرفت. همین امر، علت اصلی آن پیشنهاد بود.
از سوی دیگر، بحث کریستیانو رونالدو به عنوان ارزشمندترین بازیکن کنونی رئال مادرید در میان بود. ارزش قیمت او در زمان خریدش از منچستر یونایتد در سال 2009 از ارزش بیل در زمان خریدش از تاتنهام در سال 2013 بیشتر بود. رونالدو، بالاترین دستمزد در رئال مادرید را میگیرد و از قضا دستمزدش فاصله قابل توجهی با بقیه بازیکنان این تیم دارد. موناکو، همین اواخر قیمت امباپه را تا 180 میلیون یورو بالا برد و این امر، کار را برای رئال مادرید مشکلتر ساخت.
در فرهنگ و قاموس احترام به ستارگان در باشگاهی چون رئال مادرید و بالاخص احترام به فوق ستارهای چون رونالدو، ورود یک پدیده 18 ساله با قیمتی بالاتر از رونالدو و دستمزدی تقریبا نزدیک به وی، یعنی بیاهمیتی و بیاحترامی به بازیکنی که رئال مادرید بسیاری از موفقیتهای خود را مدیون درخششهای اوست؛ و این اقدام و نگرش مادریدیها نسبت به بهترین بازیکنشان کاملا درست و منطقی است.
آیا به راستی منطقی و شایسته است که یک پسر 18 ساله دستمزدی همتراز با دستمزد فاتح 4 توپ طلا که در آستانه کسب پنجمی است، طلب کند و رئال مادرید آری بگوید؟
تجربه بیل و رونالدو نشان داده که آنها هیچگاه به هم نزدیک نخواهند شد. درست مانند نیمار و مسی که بالاخره پس از مدتها، در گفتگوی اخیر نیمار مشخص شد که چندان دل خوشی از مسی و زیر سایه او بودن ندارد. لذا، وارد کردن امباپهیِ پرتوقعِ امروز به باشگاه که زمانی فقط آرزوی توپ زدن در رئال مادرید را داشت، میتواند چالش دیگری را ایجاد نماید.
از سوی دیگر، زیدان هوشمندی به خرج داد. امباپه 18 سال دارد و فقط 32 بازی رسمی انجام داده است. این بدان معناست که نه میتوان او را یک بازیکن بزرگ دانست و نه مشخص است که در آینده میتواند این استایل و درخشندگی را حفظ نماید یا نه؛ پس هزینهکردن 180 میلیون یورو برای وی، یک ریسک است.
رئال مادرید از زمان ورود زیدان به عنوان مربی، اساس را بر شایستهسالاری گذاشته است و این بهترین فلسفه ممکن فوتبال است که همانا راه به کسب افتخاری میبرد که هماکنون این مربی فرانسوی کسب کرده است. اگر میبینیم که پرز به عنوان یک مدیر خودرای، حرف زیدان را میخواند برای این است که پی برده که مربی تیم او بهترین است. عملکرد زیدان و خریدهای اعتمادساز او را دیده و به رویکردش باور پیدا کرده است. به همین دلیل، بر سر خرید امباپه لجبازی و اصرار نکرد.
خرید امباپه، قطعا توازن شایستهای که زیدان در رئال مادرید ایجاد کرده را بر هم میزد. فلسفه زیدان این است که اصلا تیم A و B ندارد. او، این خط افتراق را برداشته و بازیکنانش را در یک طبقهبندی ارزشی و احترامی میگذارد و همین رویکرد، متضمن وحدت و موفقیت بازیکنانش شده است. به همت و انگیزه بازیکنان ترکیب اصلی و بازیکنان نیمکتنشین رئال مادرید نگاه کنید؛ کمنظیر است و هدف آنها مشخص. حتی ذخیرهها میدانند که بازی خواهند کرد و پاداش کار خود را خواهند برد.
اکنون پرز به عنوان مدیر باشگاه، نگاه خاصی به آسنسیو دارد. او، با اندک اختلاف سنی با امباپه و البته تجربه بازیهای بسیار مهمتر، تبدیل به یکی از مهمترین مهرههای زیدان شده است. بازیکنی که در چند بازی مهم، نقشی حیاتی ایفا نموده و اهمیتاش را میتوان در نظرسنجیها و رفتار باشگاه با او فهمید.
رئال مادرید تحت تاثیر بلندپروازی پاریسیها قرار نگرفت و اجازه داد تا رویای قرار دادن امباپه در کنار «ادینسون کاوانی» و «نیمار» برایشان تعبیر یابد. خریدها و ریخت و پاشهایی که نه تنها قوانین فیرپلی بازار را نقض کرد که معلوم نیست تا چه حد بتواند برای مدیران پاریسن ژرمن مفید فایده باشد.
از طرف دیگر، قطعا امباپه حسرت توپ زدن در رئال مادرید و در کنار اسطوره همیشگیاش رونالدو را میخورد و شاید در نهاد و درون خود، مدیران موناکو را برای تعیین آن 180 میلیون یورو مقصر بداند. البته شاید هم امباپه آنقدر برای پاریسیها خوش بدرخشد که بشود گفت ارزش آن 180 میلیون یورو را داشت. اما فراموش نکنیم که ارزش آن قیمت را در پاریسن ژرمن دارد نه در رئال مادرید با فلسفه مشخص و موفق زیدان. لذا، هر گونه پیشداوری در مورد تصمیم هوشمندانه و صد البته سخت زیدان بیانصافی است. دستکم تا زمانی که زیزو در رئال مادرید است، حسرتهای بعدی از نخریدن امباپه توجیهی ندارد چرا که او اثبات کرده که تصمیمهایش را بر اساس عقلانیت و در کمال سنجش اتخاذ میکند و این بهترین نعمت برای رئال مادرید است.
منبع:
http://www.espnfc.co.uk/spanish-primera-division/15/blog/post/3191225/kylian-mbappe-was-once-real-madrid-top-target-so-why-is-he-joining-psg